پردیس بنت الهدی صدر رشت

به مناسبت میلاد امام محمدباقر (ع)
ضرب سکه به دستور امام باقر علیه السلام

امام محمد باقر خود از یادگاران واقعه عاشورا است؛ در سن چهار سالگی واقعه عاشورا در کرده و با تمام وجود ظلمی را بنی امیه بر خاندان رسول الله وارد کردند از نزدیک شاهد بود

نام مبارک امام پنجم محمد و لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ، دلیل اعطای این لقب به امام پنجم این است که ایشان دریاى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت ؛ در خصوص تاریخ تولد آن حضرت اختلاف نظر است. برخی معتقد به سوم صفر و برخی دیگر از مورخان اول رجب سال ۵۷ هجری در مدینه را به عنوان تاریخ تولد ایشان نقل کرده اند. کنیه امام «ابوجعفر» و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى (ع) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوى پدر به امام حسین (ع) مى رسد. پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، على بن الحسین (ع) است . ایشان در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء، کودکى بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک مى شد. دوران امامت امام محمد باقر (ع ) از سال ۹۵ هجرى که سال درگذشت امام زین العابدین (ع ) است، آغاز شد و تا سال ۱۱۴ هجری، یعنى ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشته است. بیش از آنکه بخواهیم به زوایای علمی امام محمد باقر بپردازیم لازم است تا شرایط تاریخی و سیاسی دورانی که آن حضرت در آن زندگی کرده اند را مورد بررسی قرار دهیم، تا در ادامه بهتر بتوانیم پی به عمق و ارزش فعالیت های امام محمد باقر ببریم.

 امام محمد باقر خود از یادگاران واقعه عاشورا است؛ در سن چهار سالگی واقعه عاشورا در کرده و با تمام وجود ظلمی را بنی امیه بر خاندان رسول الله وارد کردند از نزدیک شاهد بود. از سوی دیگر دوران امامت آن حضرت دارای شرایط خاصی بود؛ مسلمانان جدا از اینکه داغدار واقعه کربلا بودند از ظلم و ستم خاندان بنی امیه به تنگ آمده بودند. از سوی دیگر حکومت بنی امیه رو به زوال بود و قادر نبود همچون دور خلافت معاویه کلیه امور مسلمانان را زیر سیطره خود داشته باشد.

دردوران امام محمد باقر جدا از شرایط سیاسی که بر جامعه حاکم بود، دنیای اسلام بواسطه تبلیغات سنگینی که توسط خاندان بنی امیه در سال های قبل ایجاد شده بود خیلی از سنت ها و آموزه های اسلامی یا فراموش شده بود یا اینکه دچار انحراف شده بود. با این شرایط امام محمد باقر برای اینکه بتواند به هدایت و رهبری جامعه اسلامی جامه عمل بپوشاند دو سیاست کلی را درپیش گرفت.

  احیا سنت های اسلامی

در ان دوران شاهد آن بودیم که خیلی از سنت ها و آموزه های اسلامی دچار انحراف شده بودند؛ به همین خاطر آن حضرت بصورت عملی و در قامت یک معلم احکام و تعالیم فراموش شده اسلامی را به مردم یاد آوری و آموزش می دادند. آن حضرت در همه لحظات سیرت و صورتش ستوده بود؛ پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید و در کمال وقار و شکوه حرکت می کردند. از آن حضرت می پرسیدند: جدت لباس کهنه و کم ارزش می پوشید، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنى؟ پاسخ می داد: مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد بودند، چنان بود. من اگر آن لباس را بپوشم در این شرایط، نمی توانم تعظیم شعائر دین کنم. ایشان بسیار گشاده رو و با مؤمنان و دوستان خویش برخورد بود، با همه اصحاب مصافحه می کرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می فرمود.

 امام باقر (ع) در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگیرى از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین وعیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینى، کمال مواظبت را داشت. در روزهاى گرم براى رسیدگى به مزارع و نخلستان ها بیرون می رفت، و با کارگران و کشاورزان بیل می زد و زمین را براى کشت آماده می ساخت. براى اداى نماز صبح به مسجد جدش رسول الله (ص) می رفت، پس از گزاردن فریضه، مردم گرداگردش جمع می شدند و از انوار دانش و فضیلت او بهره می بردند. آن حضرت از انجا که از نزدیک به مدت بیست سال شاهد بود که معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهاى دیگر اسلامى چگونه در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامى از هیچ تلاشی فروگذار نبودند، به همین دلیل از لحظه لحظه عمر پر برکت خویش از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد تا بتواند سبک زندگی نبوی را در آن دوران دوباره احیا کند.

 راه اندازی نهضت علمی

در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفر صادق (ع)، مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی، رواج دیدگاه و روش عده ای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت و ظهور قاضی ها و متکلمانی که به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید می آیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر می کردند، پیش آمده بود.

 از سوی دیگر دستگاه حاکم با تبلیغات سنگین و تعلیم قرآنی، به ویژه مسأله امامت و ولایت را، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا، افکار بسیاری از حق طلبان را به حقانیت آل علی (ع) متوجه کرده بود، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دین به دنیا فروشان برگرفته بود، به انحراف می کشاندند و احادیث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند. برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده یا مشغول جعل بودند یا آن ها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می کردند که همه این عوامل باعث شد تا امام محمد باقر با هدف پاسداری از اسلام و برای نشر معارف اسلامی نهضت علمی و تربیت نسل جدید شیعیان را پایه ریزی کند.

 جایگاه علمی آن حضرت

 

 در بیان برتری و جایگاه رفیع علمی امام محمد باقر، همین بس که بیشترین حدیث در بین جوامع حدیثی شیعه، از آن امام همام و فرزند بزرگوارشان امام صادق (ع) است و این خود بزرگ‏ ترین گواه در برجستگی شخصیت علمی ایشان به شمار می ‏رود. بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره جایگاه علمی امام، جمله‏های بسیاری نوشته اند که در تاریخ ثبت شده است. دانشمندان بسیاری چون «ابن مبارک»، «زهری»، «مالک»، «شافعی»، «زیاد بن منذر نهدی» و... درباره چایگاه علمی او سخن گفته اند. دامنه گسترده روایات امام در زمینه‏های گوناگون علمی، اندیشوران اهل سنت و محدثین آنان را بر آن داشت تا از ایشان روایت کنند و سخنان وی را درج و نقل نمایند؛ که از آن جمله «ابوحنیفه» را می ‏توان نام برد.

 شیخ مفید یکی از بزرگ ترین دانشمندان شیعی در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری درباره موقعیت علمی امام و جلسات درس ایشان می نویسد: «بازماندگان صحابه و بزرگان تابعین و رؤسای فقهای مسلمان از آن حضرت در مسائل دینی روایت کرده اند. امام، اخبار پیشینیان و پیامبران را روایت می کرد و مردم از او سیره و سنت رسول اکرم (ص) را می گرفتند و در مناسک حج بر او اعتماد داشتند و تفسیر و قرآنش را می نوشتند و عامه و خاصه، روایات او را حدیث می کردند و دانش کلام او را پاس می داشتند. همه نویسندگان شیعه و سنی، علت ملقب شدن آن حضرت را به «باقر» و  «باقرالعلوم»، دانش فراوان ایشان دانسته اند. البته این نامگذاری از طرف پیامبر اکرم (ص) به روایت جابربن عبدالله انصاری صورت گرفته است که ایشان در مورد امام باقر (ع) فرمود: «یَبْقَرُ العلمَ بقراً»؛ یعنی علم را به تمام و کمال می شکافد.

 مکتب شاگرد پروری

 

دوران امامت امام محمد باقر مصادف شد با اواخر دوران خلافت بنی امیه و آغاز حکومت بنی عباس؛ به همین خاطر آن حضرت از این اوضاع آشفته سیاسی و انتقال قدرت بهترین بهره را بردند و اقدام به راه اندازی کلاس های درس و نیز تربیت شاگردان پرداختند. از همین روی امام محمد باقر با تلاشى جدّى و گسترده، نهضتى بزرگ را در زمینهٔ علم و پیشرفت‏هاى آن طراحى کرد تا جایى که این جنبش دامنه‏دار به بنیانگذارى و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجستهٔ اسلامى انجامید؛ که پویایى و عظمت آن در دوران امام صادق (‏ع)، به اوج خود رسید. بطوریکه آن حضرت توانست دانشمندان برجسته ای را در رشته های گوناگون معارف چون فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخه های علوم اسلامی تربیت کند که هر یک وزنه ای در دانش به شمار می رفتند. این چنین است که فردی چون محمد بن مسلم، می تواند سی هزار حدیث و شخصیتی چون جابر جعفی هفتاد هزار حدیث از امام محمد باقر نقل کند. در نزد عالمان امامیه، فقیه ترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بوده اند. آنان عبارتند از: زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ المکی، ابو بصیر الاسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم الطائفی و برید بن معاویة العجلی. شیخ الطائفة، ابو جعفر محمد بن حسن طوسی در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان آن حضرت که از ایشان نقل حدیث کرده اند، ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.

 در میان اصحاب و شاگردان امام باقر (ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیه اند، و دسته ای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه می باشند. با این همه نباید فراموش کرد که امام محمد باقر در راه تربیت شاگردان و راه اندازی کلاس های درس هیچ گونه مشکلی نداشته است؛ بلکه با توجه به عداوتی که خاندان بنی امیه و بنی عباس بویژه هشام بن عبد الملک از آن حضرت داشت تمامی این اقدامات با رعایت تقیه و پنهان کاری و عدم بر انگیختن دستگاه جکومت انجام گرفته است؛ اما با این وجود آن حضرت توانستند افراد زیادی ـ بالغ بر ۴۶۲ نفر ـ را با آموزش ها و تعالیم ناب خویش پرورش دهد که نام یکایک آن ها در دست است.

 احیاگر سنت خمس

 

امام محمد باقر جدا از آنکه در دوران پر برکت خویش به راه اندازی کلاس های درس و تربیت شاگردان در شاخه های علمی گوناگون اقدام کردند، ولی در حوزه مباحث اقتصادی از جمله احیای سنت خمس از افرادی هستند که نقش بسزایی در آن دوران داشتند. خمس از فروع دین اسلام است و تعریف کلی آن، این است که مسلمانان باید یک پنجم از مازاد درآمدهای سالانهٔ خود نسبت به هزینه های عادی زندگی را برای مصالح کلی جامعه ، ترویج دین و رفع نیاز تنگدستان- به ویژه از خاندان پیامبر (ص) - در اختیار امام و رهبر جامعه اسلامی و در دوران غیبت امام عصر (عج) در اختیار نایبان عام آن حضرت که فقهای جامع الشرایط هستند، قرار دهد.

از آنجایی که خمس یکی از منابع مالی است که در اختیار امامان معصوم و در دوره عصر غیبت در اختیار نائب امام زمان قرار گرفته تا بواسطه آن بتوانند بخشی از مشکلات اقتصادی مسلمانان را بر طرف کنند، اما استفاده از این سیستم مالی خصوصا در مرحله اخذ و جمع آوری خمس نیازمند ان است تادر سایه شکل گیری یک حکومت محقق شود.  از همین روی در دوران حکومت امام علی (ع) شاهد آن هستیم که موضوع خمس بصورت منسجم در جامعه اسلامی اجرا شد؛ اما به مرور زمان در دوران دیگر امامان تا امامت امام محمد باقر بخاطر شرایط سخت سیاسی و نیز حساسیتی که حکومت بنی امیه به تشیع نشان می دادند، باعث شد تا موضوع خمس آنطور که باید مورد توجه قرار نگیرد. اما در زمان امام محمدباقر و امام صادق (علیهم السلام) اندک مجالى پیدا شد تا مردم با مسئله خمس آل محمد (ص) تا حدودى آشنا شوند. ضمن این‏که زندگى مسلمان‏ ها نیز رونق تازه‏اى پیدا کرده بود. بطوریکه نصر بن قاموس اللّخمى، یکى از نمایندگان امام باقر (ع) براى گردآورى خمس بود و این نمایندگى تا بیست سال ادامه داشت.

مه داشت.

در همین ارتباط با مطالعه زندگی آن حضرت، در می یابیم که امام علیه السلام در کار کشاورزی بسیار کوشا بوده و از نقاط دور و نزدیک - کم و بیش - وجوهات شرعی (خمس) و هدایایی به پیشگاه ایشان تقدیم می شد؛ امّا از ناحیه حکومتِ آل مروان و عوامل آن، فشار ها و محدودیّت های شدیدی وجود داشت.

 امام باقر و ضرب سکه

از اقدامات دیگری که در حوزه مسایل مالی در دوران امام محمد باقر شاهد هستیم؛ ارائه راهکار ضرب سکه در زمان خلافت عبدالملک مروان است که با مشورت های آن حضرت فرمودند سکه هایی ضرب شد که یک سوى آن نام پیامبر (ص) و در سوى دیگر سوره توحید نوشته شده باشد، سپس وزن و اندازه سکّه را مقرّر فرمود و دستور داد نام شهر و تاریخ ضرب سکّه روى آن نوشته شود. با این رهنمود خردمندانه، سکّه‏هاى اسلامى زده شد و در سراسر مملکت اسلام منتشر گردید و معاملات فقط بر اساس آن ها اعتبار یافت. از سوی دیگر چون تا آن زمان از سکه های رومی استفاده می شد، آن سکه ها ارزش خود را از دست داد و تاکید کردند که حکومت مبادلات اقتصادی را با سکه های رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کند.

هرچند مواردی که در بالا در خصوص زندگی امام محمد باقر ذکر شد تنها بخش های مختصر از زندگی آن بزرگوار بود اما آنچه هیچ گاه نباید فراموش شود آن است که در دورانی که جامعه اسلامی بر اثر ظلم های خلفای بنی عباس دچار رخوت شده و انزوا را برگزیده بودند، آن حضرت شاید دست به قبضه شمشیر نبرد اما با اقداماتی چون راه اندازی دانشگاه و تربیت شاگردان متخصص در امور دین انجام داد انقلاب فرهنگی بزرگی را تدارک دید که حاصل آن دمیدن روح تازه ای به پیکره نیمه جان مسلمانان به خصوص شیعیان بود تا بواسطه ان بتواند خود را در راه رسیدن به منزلگاه امام دوازدهم امیدوارترکند.